نقش نیروهای شهرستان در عملیات والفجر یک
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
نیروهای اعزامی از شهرستان نیریز به استعداد یک گروهان در این عملیات حضور داشتند. این نیروها جمعی گردان 9040 از تیپ 33 المهدی(عج) بودند که سردار ماهوتی معاونت گردان وسردار شهید حسن عیدی نیز فرماندهی یکی از گروهانها را عهدهدار بودند. شرح این عملیات را از زبان آقای غلامرضا نصرتی که در این عملیات حضور داشته است بخوانید: عصر یکی از روزهای بهار 1362 عازم منطقه عملیاتی شدیم. شب عملیات در منطقه پاسگاه شرهانی، وارد کانال عریض و بزرگی...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
نیروهای اعزامی از شهرستان نیریز به استعداد یک گروهان در این عملیات حضور داشتند. این نیروها جمعی گردان 9040 از تیپ 33 المهدی(عج) بودند که سردار ماهوتی معاونت گردان وسردار شهید حسن عیدی نیز فرماندهی یکی از گروهانها را عهدهدار بودند. شرح این عملیات را از زبان آقای غلامرضا نصرتی که در این عملیات حضور داشته است بخوانید: عصر یکی از روزهای بهار 1362 عازم منطقه عملیاتی شدیم. شب عملیات در منطقه پاسگاه شرهانی، وارد کانال عریض و بزرگی...
خاطراتی از غلامرضا کاویانی مشهور به «پدر»
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
غیرت و مردانگی مردان و زنان این دیار در طول 8 سال دفاع مقدس، موجب شد کشور ما بر بلندای افتخار و عزت تکیه دهد. در این میان کمکهای داوطلبانهی مردمی که در پشت جبههها، یاریرسان رزمندگان اسلام بودند نباید از چشمان تیزبین تاریخنویسان دور بماند. یکی از کسانی که در نی ریز به نماد جمعآوری کمک های مردمی و تدارکات جبهه معروف است غلامرضا کاویانی مشهور به «پدر» می باشد. وی از بازنشسته جهاد کشاورزی می باشد. در زیر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
غیرت و مردانگی مردان و زنان این دیار در طول 8 سال دفاع مقدس، موجب شد کشور ما بر بلندای افتخار و عزت تکیه دهد. در این میان کمکهای داوطلبانهی مردمی که در پشت جبههها، یاریرسان رزمندگان اسلام بودند نباید از چشمان تیزبین تاریخنویسان دور بماند. یکی از کسانی که در نی ریز به نماد جمعآوری کمک های مردمی و تدارکات جبهه معروف است غلامرضا کاویانی مشهور به «پدر» می باشد. وی از بازنشسته جهاد کشاورزی می باشد. در زیر...
زندگینامه جانباز غلامرضا نصرتی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامرضا نصرتی فرزند داوود، در تاریخ 25 شهریور ماه سال 1340 در شهرستان نیریز و در خانوادهای متدین متولد شد. دوران ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوران راهنمائی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی (فضل نی ریزی سابق ) سپری و دوران متوسطه را در دبیرستان شهید دکتر بهشتی (شعله سابق ) طی نمود. همزمان با تحصیل در دبیرستان بود که نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) شروع گردید. وی بهمراه دیگر دوستان خود،...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامرضا نصرتی فرزند داوود، در تاریخ 25 شهریور ماه سال 1340 در شهرستان نیریز و در خانوادهای متدین متولد شد. دوران ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوران راهنمائی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی (فضل نی ریزی سابق ) سپری و دوران متوسطه را در دبیرستان شهید دکتر بهشتی (شعله سابق ) طی نمود. همزمان با تحصیل در دبیرستان بود که نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) شروع گردید. وی بهمراه دیگر دوستان خود،...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید غلامرضا نصرتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سالها از جنگ، هنوز در نیریز بهانه برای گریستن فراوان است. لبهایمان به زمزمه مرثیه نشستهاند و پلکهایمان در ریختن اشک، بیقراری میکنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیانهای حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذرهذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانهای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نیریزی) سپری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سالها از جنگ، هنوز در نیریز بهانه برای گریستن فراوان است. لبهایمان به زمزمه مرثیه نشستهاند و پلکهایمان در ریختن اشک، بیقراری میکنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیانهای حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذرهذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانهای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نیریزی) سپری...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حمید کیوانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
بسم الله الرحمن الرحیم از اینکه چند روزی زیاد شوق نوشتن دارم لکن التهابات و شوق و اشتیاق و بعضی اوقات وسوسههای شیطان که خداوند لعنتش کند (که پناه میبرم به خدا) نمیگذارد که چیزی بنویسم. دارم دق میکنم. دوست دارم حرفهای بسیاری که با برادران عزیزم در سپاه دارم و داشتهام را بزنم. دوست دارم که با آنها مثل همیشه درد دل کنم. اینکه مدت زیادی، نزدیک چهار سال آزار و اذیتشان کردهام و شاید دلخوری و غیبت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
بسم الله الرحمن الرحیم از اینکه چند روزی زیاد شوق نوشتن دارم لکن التهابات و شوق و اشتیاق و بعضی اوقات وسوسههای شیطان که خداوند لعنتش کند (که پناه میبرم به خدا) نمیگذارد که چیزی بنویسم. دارم دق میکنم. دوست دارم حرفهای بسیاری که با برادران عزیزم در سپاه دارم و داشتهام را بزنم. دوست دارم که با آنها مثل همیشه درد دل کنم. اینکه مدت زیادی، نزدیک چهار سال آزار و اذیتشان کردهام و شاید دلخوری و غیبت...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حمید کیوانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
هر بار که یاد دوست به سراغت میآید و انتظار رو به پایان میرود، هر بار نو، هر بار تازه و هر بار اولین باری است که دوست تلنگر توجهی به پنجره دلت میزند. دلت، گرفته است. پنجره را که میگشایی و یادی از او میکنی، عطری تازه در مشام زندگیات حلول میکند و نوایی تازه از تارهای هستیات بر میخیزد. آری! یاد از حمید است که 1/1/1339 در خطه دلیر مردان گردان کمیل، شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
هر بار که یاد دوست به سراغت میآید و انتظار رو به پایان میرود، هر بار نو، هر بار تازه و هر بار اولین باری است که دوست تلنگر توجهی به پنجره دلت میزند. دلت، گرفته است. پنجره را که میگشایی و یادی از او میکنی، عطری تازه در مشام زندگیات حلول میکند و نوایی تازه از تارهای هستیات بر میخیزد. آری! یاد از حمید است که 1/1/1339 در خطه دلیر مردان گردان کمیل، شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی...
شهدا سال 64 -دست نوشته شهید حمید کیوانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
1- ... آری! برادرم، آفتاب بالاخره از یک گوشه آسمان سر میزند و رود هم مسیر خود را مییابد و انسان نیز با همه نعمتها، بالاخره سرانجامی دارد و میبایست از راهها، بلندیها، گودیها و... بگذرد و میبینی که میگذریم، ولی آنچه مهم است، چگونه گذشتن است و در نزد خدا خوب گذشتن... 2- ... شهدا حکمت آفرینش انسان را در عمل به فرشتگان نشان دادند. 3- ... مجید محمدزاده آمیزهای از قهر و عشق بود. مجید چون آهن به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
1- ... آری! برادرم، آفتاب بالاخره از یک گوشه آسمان سر میزند و رود هم مسیر خود را مییابد و انسان نیز با همه نعمتها، بالاخره سرانجامی دارد و میبایست از راهها، بلندیها، گودیها و... بگذرد و میبینی که میگذریم، ولی آنچه مهم است، چگونه گذشتن است و در نزد خدا خوب گذشتن... 2- ... شهدا حکمت آفرینش انسان را در عمل به فرشتگان نشان دادند. 3- ... مجید محمدزاده آمیزهای از قهر و عشق بود. مجید چون آهن به...
خاطراتی از شهدای عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یاد و خاطره آزاد مردان شهید را همواره باید زنده نگاه داشت. چه اینکه شرح این راست قامتان جاودانه تاریخ برای همه نسلها آموزنده است. زیرا وقتی کشور در معرض هجوم و تجاوز بیگانه قرار میگیرد، باید از وجب به وجب خاک پاک وطن دفاع کرد، هر چند که از نظر توان تسلیحاتی و فنآوری نظامی با مشکل روبرو باشیم. هر چند دشمن با تمام قدرت به میدان بیاید، باید به عناصر غنی فرهنگی، دینی و ملی اتکا...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یاد و خاطره آزاد مردان شهید را همواره باید زنده نگاه داشت. چه اینکه شرح این راست قامتان جاودانه تاریخ برای همه نسلها آموزنده است. زیرا وقتی کشور در معرض هجوم و تجاوز بیگانه قرار میگیرد، باید از وجب به وجب خاک پاک وطن دفاع کرد، هر چند که از نظر توان تسلیحاتی و فنآوری نظامی با مشکل روبرو باشیم. هر چند دشمن با تمام قدرت به میدان بیاید، باید به عناصر غنی فرهنگی، دینی و ملی اتکا...
شهدا سال 64 -خاطراتی از شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطرهای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمیکردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمیدارد و عکس خودش را روی آن میچسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری میکنند. خاطرهای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) میسپارم. او هم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطرهای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمیکردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمیدارد و عکس خودش را روی آن میچسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری میکنند. خاطرهای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) میسپارم. او هم...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید غلامرضا امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید غلامرضا امینی »
در بیستمین روز از شهریور سال 1346 میان خانوادهای مؤمن و متعهد در روستای معدنویه (از توابع شهرستان داراب) چشمان پرفروغ مسافری مهربان به جهان گشوده شد و به همراه خود دنیایی از طراوت و شادابی را به ارمغان آورد. دوران کودکی را در روستای آبنارک شهرستان داراب و دوران نوجوانی را در روستای چاهعلی از دهستان هرگان شهرستان نیریز پشت سر گذاشت. شش ساله بود که راهی مدرسه شد و به کسب علم و دانش پرداخت. آن...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید غلامرضا امینی »
در بیستمین روز از شهریور سال 1346 میان خانوادهای مؤمن و متعهد در روستای معدنویه (از توابع شهرستان داراب) چشمان پرفروغ مسافری مهربان به جهان گشوده شد و به همراه خود دنیایی از طراوت و شادابی را به ارمغان آورد. دوران کودکی را در روستای آبنارک شهرستان داراب و دوران نوجوانی را در روستای چاهعلی از دهستان هرگان شهرستان نیریز پشت سر گذاشت. شش ساله بود که راهی مدرسه شد و به کسب علم و دانش پرداخت. آن...